۱۳۸۸ دی ۱۹, شنبه

خوب زندگی کردن ؟!؟

یادم می آید زمانی را که به پدرم میگفتم که خوب زندگی کردن بدون پول امکان پذیر نیست و او در جوابم میگفت که نه خوب زندگی کردن ربطی به پول ندارد ! در آن زمان ها من دانشجو بودم و در حین تحصیل هم کار میکردم البته نه زیاد ولی آنقدر درآمد داشتم که بتوانم خرج تحصیلم را خودم بدهم ( من دانشجوی کامپیوتر دانشگاه آزاد کاشان بودم ورودی 76 ) در آن زمانها سختی ای که امروز میبینم را نمیدیم و تقریباً همه چیز بر وفق مراد بود ( البته در سطح پایین ) حالا از آن روزها حیلی گذشته است ، درسم را تمام نکردم ( چون دیگر نمیتوانستم ، نه پولش را داشتم و نه حالش را البته دومی بر اولی غلبه بیشتری داشت ) از اینکه درس را ول کردم آن هم در حالی که 102 واحد گذرانده بودم ، ناراحت نیستم ولی از این ناراحتم که چرا از اول ولش نکردم و بدنبال کار نرفتم ؟!؟ چون اگر کار میکردم تا حالا هم سربازی رفته بودم و مشکل کارت پایان خدمت نداشتم و هم اینکه درآمدم الان خیلی بیشتر از اینی بود که الان داشتم . تازگی ها هم که تقریباً بیکار شده ام و این هم مزیت بر علت برای بیشتر شدن سختی ها شده است . البته نباید همه چیز را منفی دید ، چون زندگی مشترک بسیار خوبی دارم و پس از گذشت 5 سال از ازداوجک به جرات میتوانم بگویم که هیچ مشکلی در زندگی مشترک با همسرم ندارم . اما جالب اینجاست ، که الان پدر من هم به این نتیجه رسیده است که بدون پول نمیتوان زندگی خوبی داشت ، چون پدر من در سن 65 سالگی هنوز مجبور به کار کردن است و باید خرج امورات زندگی خودش را در بیاورد ، اموراتی که در گذشته ای نه چندان دور با یک حقوق کارمندی ساده هم میتوانست آنها را بگذراند . پدر من بطور رسمی از سن 28 سالگی شروع به کار کردن کرده است و در اول کار حقوق او ماهی 400 تومان بوده است و مادرم هم خانه دار ، مستاجر بود و در آخر ماه هم میتوانست پس اندازی داشته باشد . خانه اش در چهر راه کوکا کولا بوده است و روزناکه نگاری میکرد و اما حالا خانه دار است و درامدش در بد ترین حالت ماهی 1 میلیون تومان است ( 2500 برار 37 سال پیش ) تازه حداقل ماهی 300 هزار تومان هم از مستاجرش میگیرد ، ولی در آخر ماه باز هم اقساطش عقب می افتد و درآمدش کفاف زندگی اش را نمیدهد . حالا آن کارمندانی را تصور کنید که نه بیمه میشوند و نه حداقل حقوق تعیین شده را دریافت میکنند ، در ضمن هیچگونه امنیت شغلی هم ندارند ، مستاجرند و باید خرج همسر و فرزندشان را هم بدهند . ما در خیلی مسایل خودمان را با کشور های پیشرفته مقایسه میکنیم ، اما اینکه سرانه تولید ناخالص ملی مان برابر آمریکا باشد و یا از نظر تکنولوژی نانو برابر کشورهایی مثل آلمان و انگلیس باشیم ، برایمان رفاه هم به ارمغان می آورد ؟ جواب کاملاً مشخص است " نه " . کا دومین کشور از نظر دارایی ذخایر گاز هستیم ولی مردم کشورمان باید در حصرت استفاده از این نعمت خدا دادی باشند ! پس میبینید اگر هر کسی حداقل امکانات یک زندگی خوب را داشته باشد ، آن وقت میتوانیم خود را با کشور های دیگر مقایسه کنیم . در حال حاضر حتی نمیتوانیم خودمان را مردمان فقیر چین و هند مقایسه کنیم ، چه رسد به کشور های نیمه پیشرفته ، کشور های پیشرفته هم پیش کش !!!! شاید خیلی ها فکر کنند که گفتن اینگونه چیزها که همه آنها را میدانند به هیچ دردی نخورد ، اما اگر نگوییم چکنیم ؟ شاید خیلی ها فکر کنند که ایکاش ایرانی نبودند و در ایران زندگی نمیکردند ، من به آنها حق میدهم که اینگونه فکر کنند چون دیگر چیزی که بتوانیم با آن به ایرانی بودنمان افتخار کنیم هم نداریم .
راههای کسب درآمد آسان ، کسب درآمد آسان از اینترنت ، راه های کسب درآمد از بلاگ ، راههای کسب درآمد از بلاگ نویسی ، روشهای افزایش ترافیک ، کلمات کلیدی ، کلمات کلیدی و کسب درآمد از اینترنت ، پول درآوردن از اینترنت ، پول درآوردن از بلاگ نویسی ، کلماتت کلیدی برای پول درآوردن ، روشهای افزایش درآمد از بلاگ ، روشهای کسب درآمد از اینترنت ، ترافیک و پول درآوردن ، یک شبه پول دار شدن ، پولدار شدن ، پول زیاد درآرودن ، سرمایه گذاری کردن ، سرمایه گذاری کردن در اینترنت ، پول درآوردن از بلاگ نویسی ، کلمات کلیدی و بلاگ نویسی ، تبادل لینک ، تبادل لینک برای پول درآوردن از اینترنت .


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر