۱۳۹۰ آذر ۹, چهارشنبه

اندر مشکلات ما

قبل از هرچیز باید چند نکته را مشخص کنم . 1- بنده یکی از طرفداران برابری زن و مرد هستم . 2- از جنبش آزادی زنان هم حمایت میکنم . 3- به هیچ وجه هم به شخصیت کسی نمیخواهم توهین کنم .

برای شروع این بحث باید بگویم که اکثر مشکلاتی که ما در کشورمان داریم بطور مستقیم یا غیر مستقیم ، تقصیر خانم ها است . برای اینکه دلیلم را بیان کنم باید اول راجع به جامعه مان و ساختار آن یک توضیح کوچک بدهم . جامعه ما یک جامعه سنتی است که هنوز آنقدر ها بر خلاف ظاهرش متمدن نشده و است و در جامعه سنتی هم ساختار پایه خانه و خانواده کاملاً مشخص است ، بدین صورت که مرد در بیرون از خانه کار میکند و زند هم به امور خانه میرسد . بحث بنده از اینجا آغاز میشود یعنی از نقطه ای که زن وظیفه دار خانه میشود . تمام مشکلات ما در این دنیا از همین ساختار و از همین نقطه شروع میشود جایی که یک زن میبایست به امور خانه رسیدگی کند که یکی از قسمتهای این رسیدگی " تربیت فرزندان " است . حال مگر این تربیت چه مشکلی دارد همان چیزی است گه امروز شاهد آن در جوامع مختلف هستیم و تفاوت جوامع و سطح پیشرفت شان هم از همین جا شروع میشود . بطور مثال مادری را تصور کنید که یک دختر و یک پسر دارد . در تربیت این دو به یک شکل رفتار نخواهد کرد و مشکل از همین جا شروع میشود ، فرزند پسر خود را جوری تربیت میکند که به اصطلاح مرد باشد و مرد بودن یعنی زور بازو و دختر خود را به اصطلاح ناز پرورده این یعنی اینکه به پسر خود اجازه میدهد که کارهایی را انجام دهد که دختر حق انجامش را ندارد مثلاً پسر ها زود تر رانندگی یاد میگیرند ، میتوانند از در و دیوار بالا روند و به اصطلاح شیطنت کنند و در مقابل به دختر همان تو سری خوردنی را که خودش هم تجربه کرده است آموزش میدهد . به پسر این حق را میدهد که راحت و آسوده بدون باز خواستی رفتار کند و به دخترش همش میگوید دختر ها فلان کار را نباید بکنند و فلان کار را باید بکنند . همین نکته کوچک در زمانی که این فرزندان بزرگ میشوند به بدبختی جامعه ای شبیه جامعه ما ختم میشود یعنی آزادی بیشتر برای آقایان . حال اگر زنان جامعه سنتی مثل ما فرزندانشان را برابر و یکسان و فارغ از جنسیتشان بزرگ کنند آیا باز هم شاید این نابرابری ها خواهیم بود ؟ اگر این جامعه سنتی یاد بگیرد که فرزندانش را درست تربیت کند ، آنگاه وقتی که این فرزندان بزرگ میشوند و نسلهای بعدی را تشکیل بدهند ، باز هم فکر میکنید که شاهد این نابرابری ها باشیم ؟ یکی از مسایلی که در جنبشهای آزادی خواه زنان بنده با آن مشکل دارم همین مسئله است که زنانی که میدانند باید شرایط مساوی و برابر با مردها داشته باشند میخواهند همین الان به این شرایط دست پیدا کنند بدون آنکه شرایط اولیه اش که همان تربیت صحیح است موجود نیست . هنوز مردان زیادی هستند ( و حتی زنان ) که نمی توانند درک کنند که زن و مرد برابرند و هر دو انسانند . پس بیایید اول فرهنگ را اصلاح کنیم و بعد پایه های بعدی را بنا کنیم . در جامعه ای که هیچ زنی هیچگاه به نصف بودن حقش در برابر یک مرد اعتراضی نداشته ، نمیشود توقع داشت که به همین راحتی قوانین اصلاح شوند و همه چیز سریع درست شود . این مشکل فقط و فقط توسط خود زنان حل خواهد شد .

۱۳۹۰ آبان ۱۳, جمعه

خطر یا بی خطر



دیروز در اخبار راجع به طرح اسراییل برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران شنیدم ، اگر فکر میکنید متعجب شدم باید بگویم که کاملاً در اشتباه هستید . اگر به گذشته نگاهی بیاندازید خواهید دید که جمهوری اسلامی و اسراییل روابط پیچیده ای با هم دارند و بقای هر کدام به بقای دیگریست . این نکته در زمانی که تشکیلات خود گردان درخواست خود را مبنی بر تشکیل کشور فلسطین به سازمان داد بیشتر به چشم می آید ، آنجایی که هر دو کشور برای حل این مسئله آنچنان پا فشاری میکردند که همه دنیا شاید فکر میکرد که ایران تنها کشوری خواهد بود که از این طرح با جدیت دفاع میکند ولی دیدید که در جبهه آمریکا و اسراییل قرار گرفت و همچون انها با کشوری به نام فلسطین مخالفت کردند و یا طرز برخورد هر دو کشور در قبال اتفاقات منطقه تقریباً به یک  نحو بوده است .
حال در چنین شرایطی که ایران با مشکلات داخلی به شدت دست به گریبان است و از درون در حال از بین رفتن است باید یک چنین مسئله ای مطرح شود . در حال حاضر تنها چیزی که میتواند جمهوری اسلامی را از این مشکلات رها کند یک همچنین جنگی است که همچون جنگ ایران و عراق تضمینی برای یک حکومت 30 ساله دیگر باشد تا در سایه این حکومت اسراییل هم بتواند بیشتر در فلسطین نفوذ کرده و شهرک سازی کند و دیگر چیزی به نام فلسطین باقی نماند . در این میان کشورهای دیگری همچون قطر ، ترکیه و عربستان نیز بی نسیب نیستند ، چون آنها نیز در کشورهای دیگر منطقه به دنبال منافع خود هستند و فراموش نکنیم که این کشورها قدرت امروزی خود را از صدقه سری انقلاب 57 ایران دارند و اگر فکر میکنید که اجازه خواهند داد که دوباره ایرانی قوی در منطقه به وجود آید باید ضرب المثل شتر و پنبه دانه را یادآور شوم . 
ایران امروز ما فقط و فقط به خاطر بی سوادی و بی دانشی مردم همین سرزمین به این روز افتاده است و تا زمانی که مردم بیدار نشوند و چشمانشان را باز نکنند و از تاریخ درس نگیرند و به هر خیانت کار و خیانت پیشه ای اطمینان کنند ، تا ابد همین آش است و همین کاسه .
خواندن مطلب زیر هم برای داشتن دانش بیشتر خالی از لطف نیست :