۱۳۸۸ بهمن ۲۰, سه‌شنبه

ایران ، همیشه تنها

چند وقتی هست که ستونهای تاریخی روزنامه ها را مطالعه میکنم . در تمامی این مدت نکته مثبتی در تاریخ گذشته این سرزمین ندیده ام . همیشه جنگ ، همیشه نفاق ، همیشه تنهایی ، همیشه فقر ، همیشه ... . نکته مشترک تمامی دورانهای تاریخی این سرزمین اینست که هیچگاه مردم عادی روی خوش ندیده اند ، با تمامی ثروت خدا دادی که این سرزمین دارد ، همیشه مردم در سختی زندگی کرده اند . پس از افول حکومت هخامنشیان دیگر هیچگاه این سرزمین اقتدار کامل نداشته است و هر از گاهی گوشه ای از نقشه ایران کم میشده است . هرگاه میهن پرستی ظهور میکرده و ایران را سامان میداده است ، سریعاً پس از او خائنین و بی لیاقتان سرکار می آمده اند و این سرزمین را همچون ارث پدریشان تیکه و پاره میکرده اند . امروز مصادف با قیام یعقوب لیث است . در این روز یعقوب جنگ با خلفای عباسی را شروع کرده و عرب ایران را از چنگال آنان درآروده است و بعد از 11 سال دوباره ایران را متحد میکند ولی بر اثر قلنج می میرد و بعد ازو دوباره ایران افول میکند . همچون یعقوب لیث ایران کم نداشته است . با یک نگاه اجمالی به تاریخ تعداد قهرمانان ایران از خیلی از کشورهایی که الان قدرتمند هستند بیشتر است ولی همیشه دسیسه خائنین بر شجاعت آنان و خواست مردم فائق آمده است . علت اصلی این مسئله ( به نظر من ) در بیسوادی ملت ایران است . ایرانیان ذات خوبی دارند ، و هنوز هم در ضمیر نا خود آگاه ما آموزشهای زرتشت به چشم میخورد . ما همیشه سعی میکنیم که خوب باشیم و خوب فکر کنیم . هیچگاه سعی نکردیم به افرادی که میخواهند واقعاً برای این سرزمین کاری میکنند احترام بگذاریم و به آنها کمک کنیم ، البته دلیلش هم روشن است چون به هرکس برای آبادانی این سرزمین اعتماد کردیم ، پس از او هر کسی که آمد راهش را ادامه نداد و خواست برای خود سلطنت کند نه برای مردم . البته اینکه هر کسی آمده و برای خودش سلطنت کرده هم تقصیر ما مردم است ، چون وقتی که انقلاب می کنیم و قدرت را در اختیار کسی میگذاریم تا سکان هدایت این سرزمین را بعهده بگیرد ، میگوییم که او خود اینکار را میکند و با خیال راحت میرویم و گوشه ای به تفریح میپردازیم قافل از اینکه اگر میخواهیم که انقلابمان موفق باشد باید همیشه در صحنه بمانیم ، ولی با کناره گیری خودمان راه را برای خائنین باز میکنیم تا بیایند و زندگیمان را به تاراج ببرند . اگر ما مردم ایران همیشه سعی میکردیم که دانش لازم برای تصمیمات صحیح را بدست بیاوریم ، الان ما از تمام ابرقدرتهای جهان هم قوی تر بودیم ، چون قدرت عوامل مختلفی دارد که ما در سرزمینمان تمامی آنها را یکجا داریم و این در حالیست که ملتهای دیگر برای بدست آوردن عوامل مورد نیاز برای قدرت گرفتنشان مجبور به لشگر کشی به سرزمینهای دیگر هستند . ایران در یک منطقه فوق العاده استراتژیک قرار دارد ، به آبهای آزاد دسترسی دارد ، نفت دارد ، طلا دارد ، سنگهای قیمتی دارد ، گاز دارد ، اورانیم دارد ، نیروی کار دارد ، زمینهای کشاورزی دارد ، آب دارد ، ملت با هوش دارد ، کوههای بلند و دشتهای پهن دارد ، چوب دارد ، آهن دارد ، مس و روی و ذغال سنگ دارد ... ، اما اتحاد ندارد ، سیاستمدار ملی ندارد ، حکمران دلسوز ندارد ، اعتقاد ملی ندارد ، همدلی ندارد ... . ایکاش ما هم مثل ملت های دیگر از این خواب بیدار میشدیم و می توانستیم که سرزمینمان را آباد و سرافراز کنیم . ناشکری است که از این همه نعمتی که خداوند به ما ارزانی داشته بدرستی استفاده نمی کنیم . همیشه همچون کلافی سردرگم بدنبال گذران عمر هستیم و هیچگاه نخواسته ایم که برای آیندگان این سرزمین کاری کنیم . همیشه به این فکر کردیم که آیندگان خودشان باید زحمت خودشان را بکشند و ما باید به فکر خودمان باشیم . مگر آیندگان این سرزمین را چه کسانی بوجود می آروند ؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر