۱۳۸۹ آذر ۴, پنجشنبه

وقتی مجبوریم

اینبار میخواهم در مورد بازیهای آسیایی گوانگجو بنویسم . در مورد اینکه ایا وضعیتمان خوب است یا بد ، تیمهایمان ضعیف ند یا قوی نمی نویسم . در مورد این مینویسم که ما ایرانیها برای بقایمان مجبوریم تن به چه خفتهایی بدهیم . این چند روز ورزشکاران ایرانی مدالهای خوبی آورده اند و بر روی سکو رفته اند تا مدالشان را بگیرند و از شانسشان اگر کسی که برای اهدا مدال آمده بوده است از جنس مخالفشان بوده است مجبور شده اند مثل یک میمون فقط از خودشان ادا و اتفار در بیاورند که مبادا مجبور به دست دادن شوند و زندگیشان به خاطر یک دست دادن بر باد برود . در داستانها و تعالیم دینی زیاد آمده است که جز خدای متعال ، هیچ کسی لایق سجده و رکوع نیست ، اما این ورزشکاران بدبخت ما برای در امان بودن ، مجبورند برای اینکه با جنس مخالفشان دست ندهند ، جلوی آنها تعظیم کنند و یا همانند بوداییان و یا ژاپنی ها با دو دست به هم چسبیده ادای احترام کنند . واقعاً که از سر اجبار چه کارهای احمقانه ای که ما ملت بدبخت نمیکنیم .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر