۱۳۸۹ تیر ۳, پنجشنبه

عجب سرزمینی داریم


امروز نمی خواهم درباره زیبایی های طبیعی و غیر طبیعی کشورمان بنویسم ، فقط میخواهم از امتیاز دیگری که فقط در کشورهای بسیار بدبخت تر از خودمان ( همان کشورهایی که درگیر جنگهای داخلی هستند و یا دولتی ندارند ) میتوان پیدا کرد بنویسم . امروز صبح وقتی که خواستم یک پاکت سیگار بگیرم ، همان سیگاری که همیشه میگیرم را با من 1000 تومان حساب کردند ، جالب است بدانید که اگر از جای دیگری میگرفتم 600 یا 500 تومان قیمتش میشد . این مسئله درباره اکثر کالاهای مصرفی عمومیت دارد و همه دیده اند که دو فروشنده که همسایه هم هستند قیمتهایشان با هم یکی نیست ، چه برسد به این سر شهر تا آن سر شهر . نکته جالب این تفاوت قیمتها در این است که هر که هر چه دلش میخواهد ، انجام میدهد .سازمان رعایت حقوق مصرف کننده داریم ، اما با آن چیزی که نامش میگوید زمین تا آسمان تفاوت دارد ، بنده به شخصه تا بحال حرکت مثبتی از این سازمان ندیده ام و میتوان آنرا جزء سازمانهای هزینه ساز بیخودی برای دولت تلقی کرد چون هیچ کار مثبتی انجام نمیدهد ، اما سازمانهای هم نام با این سازمان در کشورهای پیشرفته ( که ما با الگو برداری فقط از نام آنها تقلید کرده ایم ) تقریباً هیچ کدامشان دولتی نیستند و اکثراً سازمانهای مردم نهاد (NGO) هستند . این سازمانها بوسیله نشریاتی که خودشان به چاپ میرسانند ، مردم را از کیفیت ، قیمت و مشخصات کالاهای موجود در بازار آگاه میکنند ، اینگونه دیگر کسی نمیتواند کالایی را به هر قیمتی که دلش میخواهد بفروشد و در ضمن مردم میتوانند کالاها را با هم مقایسه فنی کنند و آنگه را که به بودجه آنها با کیفیت بهتری است خریداری کنند . یک مثال از کم کاری سازمان حمایت از حقوق مصرف کننده در کشور خودمان ، حتماً داستان برنجهای آلوده را میدانید ، کاری به درستی یا اشتباه بودن داستان ندارم اما سازمانهای درگیر در این قضیه ، وزارت بهداشت و موسسه استاندارد ، وزارت بازرگانی و گمرک هستند و این تنها موسسه استاندارد است که به آلوده بودن این برنجها پافشاری میکند ، درست یا غلط بودن این داستان را کاری ندارم اما جایگاه سازمان حمایت از حقوق مصرف کنندگان در این بین کجاست ؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر