۱۳۹۰ شهریور ۹, چهارشنبه

وقتی که ما نمی فهمیم

تو زندگی زمانهای زیادی پیش می آید که ما هیچ چیزی را نمی فهمیم و درک درستی از مسایل نمی توانیم داشته باشیم . نکته دقیقا در همیجاست که چرا نمی توانیم که مسایل را درک کنیم ؟ با یک نگاه ساده به زندگی کودکان به راحتی میتوان به جواب رسید . کودکان هیچ وقت مسایل را برای خودشان پیچیده نمیکنند ولی ما همیشه مسایل را پیچیده میکنیم و بعد می خواهیم که آنها را حل کنیم . بچه ها به سادگی شاد میشوند ، می خندند ، دوست میشوند ، مهربانی میکنند ، در حق هیچ کس و هیچ چیز بدی نمیکنند ، دشمنی نمیکنند ، نمی جنگند و ... اما ما همیشه عکس آنچه که خود نیز در بچگی میکردیم را انجام میدهیم ، همیشه مسایل را پیچیده میکنیم ، همیشه دشمنی میکنیم و همه را یا رقیب میبینیم یا دشمن ، دوستیهایمان کم دوامند و تعداد دوستان کمتر . برای بدست آوردن چیزی حاضریم هر کاری انجام دهیم و تمام اعتقاداتمان را هم زیر پا بگذاریم . بچه ها موسیقی ، شادی ، تفریح و آزادی را دوست دارند و هیچ وقت زمانی را برای ناراحت بودن تلف نمیکنند . یعنی ساده بودن تا این اندازه سخت است ؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر