۱۳۹۲ آذر ۶, چهارشنبه

برگشتم بعد از 2 سال

شاید پیش خودتان فکر کنید که از کجا برگشته ام ، از هیچ جا ، همین جا بودم و هنوز هم هستم . بعد از 2 سال امشب تصمیم گرفتم فقط مقداری قر بنویسم ، همین ! مگر کار دیگری هم میتوانم انجام دهم . دیگر حتی قرم هم نمیاد . دیگه حال و حوصله هیچ چیزی رو ندارم . همین راستی رفتم سربازی آخرین خبر و کار مسخره ای که میتونستم انجام بدم البته دلیلش کاملن مشخصه که واسه چی رفتم سربازی . سال دیگه همین موقعها دیگه تو این خراب شده نیستم . خلاص ...

۱۳۹۰ آذر ۹, چهارشنبه

اندر مشکلات ما

قبل از هرچیز باید چند نکته را مشخص کنم . 1- بنده یکی از طرفداران برابری زن و مرد هستم . 2- از جنبش آزادی زنان هم حمایت میکنم . 3- به هیچ وجه هم به شخصیت کسی نمیخواهم توهین کنم .

برای شروع این بحث باید بگویم که اکثر مشکلاتی که ما در کشورمان داریم بطور مستقیم یا غیر مستقیم ، تقصیر خانم ها است . برای اینکه دلیلم را بیان کنم باید اول راجع به جامعه مان و ساختار آن یک توضیح کوچک بدهم . جامعه ما یک جامعه سنتی است که هنوز آنقدر ها بر خلاف ظاهرش متمدن نشده و است و در جامعه سنتی هم ساختار پایه خانه و خانواده کاملاً مشخص است ، بدین صورت که مرد در بیرون از خانه کار میکند و زند هم به امور خانه میرسد . بحث بنده از اینجا آغاز میشود یعنی از نقطه ای که زن وظیفه دار خانه میشود . تمام مشکلات ما در این دنیا از همین ساختار و از همین نقطه شروع میشود جایی که یک زن میبایست به امور خانه رسیدگی کند که یکی از قسمتهای این رسیدگی " تربیت فرزندان " است . حال مگر این تربیت چه مشکلی دارد همان چیزی است گه امروز شاهد آن در جوامع مختلف هستیم و تفاوت جوامع و سطح پیشرفت شان هم از همین جا شروع میشود . بطور مثال مادری را تصور کنید که یک دختر و یک پسر دارد . در تربیت این دو به یک شکل رفتار نخواهد کرد و مشکل از همین جا شروع میشود ، فرزند پسر خود را جوری تربیت میکند که به اصطلاح مرد باشد و مرد بودن یعنی زور بازو و دختر خود را به اصطلاح ناز پرورده این یعنی اینکه به پسر خود اجازه میدهد که کارهایی را انجام دهد که دختر حق انجامش را ندارد مثلاً پسر ها زود تر رانندگی یاد میگیرند ، میتوانند از در و دیوار بالا روند و به اصطلاح شیطنت کنند و در مقابل به دختر همان تو سری خوردنی را که خودش هم تجربه کرده است آموزش میدهد . به پسر این حق را میدهد که راحت و آسوده بدون باز خواستی رفتار کند و به دخترش همش میگوید دختر ها فلان کار را نباید بکنند و فلان کار را باید بکنند . همین نکته کوچک در زمانی که این فرزندان بزرگ میشوند به بدبختی جامعه ای شبیه جامعه ما ختم میشود یعنی آزادی بیشتر برای آقایان . حال اگر زنان جامعه سنتی مثل ما فرزندانشان را برابر و یکسان و فارغ از جنسیتشان بزرگ کنند آیا باز هم شاید این نابرابری ها خواهیم بود ؟ اگر این جامعه سنتی یاد بگیرد که فرزندانش را درست تربیت کند ، آنگاه وقتی که این فرزندان بزرگ میشوند و نسلهای بعدی را تشکیل بدهند ، باز هم فکر میکنید که شاهد این نابرابری ها باشیم ؟ یکی از مسایلی که در جنبشهای آزادی خواه زنان بنده با آن مشکل دارم همین مسئله است که زنانی که میدانند باید شرایط مساوی و برابر با مردها داشته باشند میخواهند همین الان به این شرایط دست پیدا کنند بدون آنکه شرایط اولیه اش که همان تربیت صحیح است موجود نیست . هنوز مردان زیادی هستند ( و حتی زنان ) که نمی توانند درک کنند که زن و مرد برابرند و هر دو انسانند . پس بیایید اول فرهنگ را اصلاح کنیم و بعد پایه های بعدی را بنا کنیم . در جامعه ای که هیچ زنی هیچگاه به نصف بودن حقش در برابر یک مرد اعتراضی نداشته ، نمیشود توقع داشت که به همین راحتی قوانین اصلاح شوند و همه چیز سریع درست شود . این مشکل فقط و فقط توسط خود زنان حل خواهد شد .

۱۳۹۰ آبان ۱۳, جمعه

خطر یا بی خطر



دیروز در اخبار راجع به طرح اسراییل برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران شنیدم ، اگر فکر میکنید متعجب شدم باید بگویم که کاملاً در اشتباه هستید . اگر به گذشته نگاهی بیاندازید خواهید دید که جمهوری اسلامی و اسراییل روابط پیچیده ای با هم دارند و بقای هر کدام به بقای دیگریست . این نکته در زمانی که تشکیلات خود گردان درخواست خود را مبنی بر تشکیل کشور فلسطین به سازمان داد بیشتر به چشم می آید ، آنجایی که هر دو کشور برای حل این مسئله آنچنان پا فشاری میکردند که همه دنیا شاید فکر میکرد که ایران تنها کشوری خواهد بود که از این طرح با جدیت دفاع میکند ولی دیدید که در جبهه آمریکا و اسراییل قرار گرفت و همچون انها با کشوری به نام فلسطین مخالفت کردند و یا طرز برخورد هر دو کشور در قبال اتفاقات منطقه تقریباً به یک  نحو بوده است .
حال در چنین شرایطی که ایران با مشکلات داخلی به شدت دست به گریبان است و از درون در حال از بین رفتن است باید یک چنین مسئله ای مطرح شود . در حال حاضر تنها چیزی که میتواند جمهوری اسلامی را از این مشکلات رها کند یک همچنین جنگی است که همچون جنگ ایران و عراق تضمینی برای یک حکومت 30 ساله دیگر باشد تا در سایه این حکومت اسراییل هم بتواند بیشتر در فلسطین نفوذ کرده و شهرک سازی کند و دیگر چیزی به نام فلسطین باقی نماند . در این میان کشورهای دیگری همچون قطر ، ترکیه و عربستان نیز بی نسیب نیستند ، چون آنها نیز در کشورهای دیگر منطقه به دنبال منافع خود هستند و فراموش نکنیم که این کشورها قدرت امروزی خود را از صدقه سری انقلاب 57 ایران دارند و اگر فکر میکنید که اجازه خواهند داد که دوباره ایرانی قوی در منطقه به وجود آید باید ضرب المثل شتر و پنبه دانه را یادآور شوم . 
ایران امروز ما فقط و فقط به خاطر بی سوادی و بی دانشی مردم همین سرزمین به این روز افتاده است و تا زمانی که مردم بیدار نشوند و چشمانشان را باز نکنند و از تاریخ درس نگیرند و به هر خیانت کار و خیانت پیشه ای اطمینان کنند ، تا ابد همین آش است و همین کاسه .
خواندن مطلب زیر هم برای داشتن دانش بیشتر خالی از لطف نیست :

۱۳۹۰ شهریور ۹, چهارشنبه

وقتی که ما نمی فهمیم

تو زندگی زمانهای زیادی پیش می آید که ما هیچ چیزی را نمی فهمیم و درک درستی از مسایل نمی توانیم داشته باشیم . نکته دقیقا در همیجاست که چرا نمی توانیم که مسایل را درک کنیم ؟ با یک نگاه ساده به زندگی کودکان به راحتی میتوان به جواب رسید . کودکان هیچ وقت مسایل را برای خودشان پیچیده نمیکنند ولی ما همیشه مسایل را پیچیده میکنیم و بعد می خواهیم که آنها را حل کنیم . بچه ها به سادگی شاد میشوند ، می خندند ، دوست میشوند ، مهربانی میکنند ، در حق هیچ کس و هیچ چیز بدی نمیکنند ، دشمنی نمیکنند ، نمی جنگند و ... اما ما همیشه عکس آنچه که خود نیز در بچگی میکردیم را انجام میدهیم ، همیشه مسایل را پیچیده میکنیم ، همیشه دشمنی میکنیم و همه را یا رقیب میبینیم یا دشمن ، دوستیهایمان کم دوامند و تعداد دوستان کمتر . برای بدست آوردن چیزی حاضریم هر کاری انجام دهیم و تمام اعتقاداتمان را هم زیر پا بگذاریم . بچه ها موسیقی ، شادی ، تفریح و آزادی را دوست دارند و هیچ وقت زمانی را برای ناراحت بودن تلف نمیکنند . یعنی ساده بودن تا این اندازه سخت است ؟

۱۳۹۰ شهریور ۵, شنبه

داستانی از 65 سال پیش

این یک داستان واقعی از شرایط کشور ما در 65 سال پیش است . یکی از اقوام بنده که در حدود 80 سالش است داستانی را برای ما تعریف کرد که برایم خیلی جالب بود . در آن زمان وقتی که خودش 15 سال داشته برای فروش گوسفندانشان از دهی در استان مرکزی نزدیک اراک به سمت تهران راهی میشوند . در طول مسیر راهشان را گم میکنند و به یک روستا میرسند . از اهالی روستا مسیر را جویا میشوند و نکته این داستان در همینجاست . در آن ده کسی مسیر رفتن به تهران را نمیدانسته . کسی نمیدانسته که چکونه میتوان به پایتخت کشور رسید . از بزرگ روستا وقتی در مورد تهران جویا میشوند در جواب میگوید مگر بجز احمد آباد بالا و احمد آباد پایین جای دیگری هم هست ؟ شاید باور این داستان کمی سخت باشد و شاید هم بنده را به افسانه گویی متهم کنید اما این داستان واقعی است ، واقعی تر از آنکه بتوان باورش کرد . اما حقیقت دارد . ما در یک چنین جامعه ای زندگی میکنیم مگر همین سال گذشته از چند کپیر نشین در استان کرمان خبری تصویری منتشر نشد !!! حال ببینید که یک چنین جامعه ای انقلاب کرد و آیا واقعاً باید در حال حاضر از این جامعه توقع فهم جامعه مدنی را داشت ؟

۱۳۹۰ مرداد ۱۷, دوشنبه

داستان شوشولی


آب بازی نکنیم ،
آب را گل نکنیم ، 
شاید در دور دست فرنود شوشولش را می شوید
بر گرفته از اشعار حاج عادل 

دیگه این داستان شوشول این فرنود رو همه میدونن و ببینین این مغز متفکر بمب اتمی نانو خفن انگیز ناک واکسن ایدز ساز همه چیز تموم تا کجا  ها پیش میرود . آب بازی !!! آن هم تو روز روشن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ شوشول تو تلویزیون ملی اسلامی مذهبی فرهنگی ایرانی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یعنی واقعاً آخر زمون که میگن همینه ؟!؟ احتمالاً خدا داره آماده روز قیامت میشه و ما خبر نداریم !!!!! دیگه حرمت شکنی و هنجار گریزی تا کجا ؟؟؟؟؟ آقا یکی جلوی این ها رو بگیره دارن شیب سقوط اجتماع به قهقرا رو به 90 درجه نزدیک میکنن !!! حتماً باید با مخ بخوریم زمین و ملاجمون منتشر ( یا منفجر شاید هم منهدم ) بشه تا دیگه اصلاً نتونیم بیدار شیم ؟؟؟ 

برم یه لیوان چایی بکشم و یه سیگار بخورم شاید آروم بشم !!!

۱۳۹۰ مرداد ۱۶, یکشنبه

A problem in Windows 7 Ultimate

زمانی که لپ تاپم رو خرید سیستم عامل ویندوز 7 اورجینال 64 بیتی روش نصب بود و بعد یک مقدار سر و کله زدن باهاش به ویندوز 7  32 بیتی تغییرش دادم و تازه مشکلاتم شروع شد . سیستم هر یک ساعت یک بار ری استارت میشد همین . بعد از کلی گشتن و بحث با افراد خبره به هیچ نتیجه ای نرسیدم و در ضمن آنتی ویروسم یک ویروس رو در فایلهای سیستمی ویندوز شناسایی کرده بود و جالب اینجا بود که این ویروس حتی با فرمت کردن و نصب مجدد ویندوز هم از بین نمی رفت و همیشه سر جایه خودش بود تا اینکه روی یک فروم یک پست قدیمی برای سال 2010 رو دیدم که راجع به همین مشکل بحث شده بود و راه حلش هم این بود که  تاریخ سیستم رو به  قبل از تاریخ آگوست 2010 ببرین اون وقت مشکل حله .  درست هم بود مشکل حل میشد ولی بدون جواب که این ویروس اصلا چی هست ؟ این ویروس در اصل یک مالور که توسط خود مایکروسافت نوشته شده و بعد از نصب سرویس پک 1 رو ویندوز 7 خودش رو کپی میکنه و فعال میشه .این کار رو هم برای این کرده که کسانی که مثل ما ویندوز رو نمیخریم نتونیم درست ازش استفاده کنیم به هر حال هم حق داره و هم اینکه با اینکارش خلاف قانون خودشون عمل میکنه . راه های قلبه بر این مشکل اینه که یا تاریخ سیستم رو به قبل از سال 2010 ببرین که بعداً تو اینترنت با مشکل بر میخورین و یا اینکه سرویس پک 1 رو نصب نکنید و اگر نصب کردین پاکش کنین .اینجوری مشکلتون حل میشه