بالاخره بعد از 10 روز حوصله پیدا کردم که چیزی بنویسم . امسال عید برای من خیلی جالب بود چون با سالهای قبل خیلی تفاوت داشت ، سالهای قبل هر وقت که من میگفتم که کار و بار خوب نیست و داره بد تر هم میشه ، همه جلوی من می استادند و میگفتند که عجب آدم منفی بافی هستم و هی دعا و آرزو میکردن که در سال جدید بهتر میشه ، اما امسال من دیگه هیچی نمیگفتم و همون افراد دانا ، عاقل ، با شعور و ... به من میگفتن که امیدی میست که اوضاع اقتصادی در این سال بهتر بشه ، حالا من نباید به اونها میگفتم که منفی بافن ؟ به هر حال امسال هم شروع شده و دوباره باید بجنگیم تا دوزار در بیاریم ، همه دنیا اوضاع اقتصادیشون داره به سامان میشه و واسه ما هم هر سال نا بسامان تر !؟! بالاخره در کشوری که قوانین ناقص باشن و این قوانین فقط برای منفعت بعضی ها وضع شده باشه ، اوضاع از این بهتر نمیشه .
یه روز یکی از دوستان حرف جالبی زد و گفت ما ملتی شنیداری هستیم و هر چیزی رو که بشنویم باور میکنیم نه چیزایی رو که ببینیم ، دیدم راست میگه ما ها هیچ وقت به چیزی که خودمون دیده باشیم استناد نمیکنیم ولی به چیزایی که میشنویم خیلی استناد میکنیم . البته راجع به این قضیه بعداً مفصل مینویسم و کلی مثال هم میارم .
یه روز یکی از دوستان حرف جالبی زد و گفت ما ملتی شنیداری هستیم و هر چیزی رو که بشنویم باور میکنیم نه چیزایی رو که ببینیم ، دیدم راست میگه ما ها هیچ وقت به چیزی که خودمون دیده باشیم استناد نمیکنیم ولی به چیزایی که میشنویم خیلی استناد میکنیم . البته راجع به این قضیه بعداً مفصل مینویسم و کلی مثال هم میارم .