بعد از مدتها ، دوباره در مورد راه های کسب درآمد از اینترنت در گوگل سرچ کردم . دیدم که هنوز در صدر هستم و بلاگهای دیگه ای که قبلاً هم بهشون سر زده بودم در رده های بعدی . نکته قابل توجه این مسئله اینجاست که با این همه که افراد زیادی هستند که میخواهند از طریق اینترنت برای خودشان درآمدی داشته باشند ، ولی بلاگهای دیگری که در این مورد مینوشتند به روز نمیشوند ! نمیدانم چرا . البته بعضی از آنها در مورد سایتهایی مینوشتند که هیچگاه پرداختی نداشته و نخواهند داشت مثل سایتهایی که قول پرداخت 100 دلار برای هر کلیک را میدهند و یا سایتهای HYIP که قول 120 یدرصد یا بیشتر را فقط ظرف 3 روز یا کمتر میدهند . اما کسانی دیگر هم در مورد سایتهای مناسب و معتبر مینوشتند ، نمیدانم چرا آنها فعال نیستند ؛ شاید دیگر تمایلی به کسب درآمد از این راه نیستند شاید هم وقت نمیکنند ، یا شاید هم به خاطر کمی درآمد جا زده اند . به هر حال صلاح دولت خویش خسروان دانند . لازم دانستم که دوباره بگویم در حال حاضر تنها سایتی که پرداختی دارد ، سایت ایران کلیک است و البته اکسین ادز ، و سایت نود کلیک هنوز آخرین درخواست من را پرداخت نکرده است ، ولی سایت ایران کلیک به نظر من از همه بهتر است و درحال حاضر پرداختی هم دارد ، اگر واقعاً بخواهید از این راه درآمد داشته باشید من همین سایت را معرفی میکنم و البته سایتهای خارجی معتبر زیادی هستند که پرداختی هم دارند ولی به ما ایرانیها ( به علت تحریمها ) نمیتوانند پول بدهند .
۱۳۸۸ مهر ۲۳, پنجشنبه
۱۳۸۸ مهر ۲۱, سهشنبه
کار و تلاش
" اولین واکنش مردی که مجذوب دست یابی به هدفش میباشد ، این است که به آسانی فراموش میکند به چه علت مشغول کار است "
جان گری
از این جمله چه برداشتی دارید ؟ در مورد خودم میگویم ، زمانی که مشغول به کار کردن با کامپیوتر هستم و یا بازی که به آن علاقه دارم را انجام میدهم ، واقعاً متوجه نمیشوم که چگونه زمان میگذرد . اما واقعاً در زمان کار کردن هم اینگونه هستم ؟!؟ خوب نه . نمیدانم چرا ، البته اگر هم دلیلی بیاورم جز توجیه چیز دیگری نمیتوان به آن گفت ، اما در زمانی که شروع به کار کردم تقریباً 20 سالم بود و در دانشگاه درس میخواندم . اولین شکست کاریم هم در همان زمان بود . هیچگاه سرمایه ای نداشتم و همیشه بدون سرمایه کار کردم ، خدا را شکر محتاج کسی نیستم ، با اینکه به خوبی نمیتوانم از پس اموراتم بر بیایم . با اینکه روزی بین 8 تا 12 ساعت کار میکنم ولی هیچگاه احساسی که در جمله بالا آمده ، به من دست نداده است ، یعنی هیچگاه به خاطر هدفم در کارم قرق نشده ام . شاید همین مسئله دلیل این باشد که در کارم پیشرفت نمیکنم . به هر حال مثال ما ایرانی ها در هر چیزی که فکرش را کنید ( تقریباً همه ما ایرانیها ) اینست که از اینگونه جملات ، نصیحتها و پندها و یا تجربیات دیگران استفاده نمکینیم ، چون خودمان را علامه دهر میدانیم و به هیچ کسی هم اعتقادی نداریم و آخر هر چیزی هم میگوییم " خودم میدونم " ولی آخر این جمله یک چیزی هست که نمیدانیم و آن اینست که " یه خشت هم بزار روش " .
جان گری
از این جمله چه برداشتی دارید ؟ در مورد خودم میگویم ، زمانی که مشغول به کار کردن با کامپیوتر هستم و یا بازی که به آن علاقه دارم را انجام میدهم ، واقعاً متوجه نمیشوم که چگونه زمان میگذرد . اما واقعاً در زمان کار کردن هم اینگونه هستم ؟!؟ خوب نه . نمیدانم چرا ، البته اگر هم دلیلی بیاورم جز توجیه چیز دیگری نمیتوان به آن گفت ، اما در زمانی که شروع به کار کردم تقریباً 20 سالم بود و در دانشگاه درس میخواندم . اولین شکست کاریم هم در همان زمان بود . هیچگاه سرمایه ای نداشتم و همیشه بدون سرمایه کار کردم ، خدا را شکر محتاج کسی نیستم ، با اینکه به خوبی نمیتوانم از پس اموراتم بر بیایم . با اینکه روزی بین 8 تا 12 ساعت کار میکنم ولی هیچگاه احساسی که در جمله بالا آمده ، به من دست نداده است ، یعنی هیچگاه به خاطر هدفم در کارم قرق نشده ام . شاید همین مسئله دلیل این باشد که در کارم پیشرفت نمیکنم . به هر حال مثال ما ایرانی ها در هر چیزی که فکرش را کنید ( تقریباً همه ما ایرانیها ) اینست که از اینگونه جملات ، نصیحتها و پندها و یا تجربیات دیگران استفاده نمکینیم ، چون خودمان را علامه دهر میدانیم و به هیچ کسی هم اعتقادی نداریم و آخر هر چیزی هم میگوییم " خودم میدونم " ولی آخر این جمله یک چیزی هست که نمیدانیم و آن اینست که " یه خشت هم بزار روش " .
اشتراک در:
پستها (Atom)