۱۳۸۸ بهمن ۷, چهارشنبه

نمیدونم !!؟؟!!؟؟

امروز 88/11/7 است و نمیدانم راجع به چه چیزی بنویسم . دلم از همه چیز پر است ، اما مغزم کار نمیکند و موضوعی برای نوشتن پیدا نمیکنم . اینکار ( نوشتن ) را برای این انجام می دهم چون اگر این کار را هم نکنم ، پس چه کنم . ( به تمام این جملات میگن کاسه چه کنم چه کنم ) . دیشب خواب دیدم که همسرم به من گفت باردار است ، البته چند وقتی میشود که در فکر بچه دار شدن هستیم و او خیلی دلش میخواهد که بتوانیم هر چه سریعتر بچه دار شویم ، ولی به خاطر مشکلات عدیده ای که دارم با اینکه خیلی دلم میخواهد که بچه دار شویم ، ولی باز ته دلم هنوز کاملاً راضی نیست ، به خاطر همین اصلاًبه همسرم نگفتم که همچنین خوابی دیده ام . آخر برای چی باید الان بچه دار شویم ؟ درست است که سن ما در حال بالا رفتن است ( امسال 31 سالم شده ) ولی باز با خودم میگم که با این همه مشکلات ، مشکلات بچه را چگونه حل کنم !؟! بچه دار شدن خیلی خوب است ، به زندگی انسان معنی میدهد و انسان را به آینده امیدوار میکند ، ولی حالا ، با این اوضاع مملکتی اگر بچه دار شوم ، آینده این بچه را چه چیزی تضمین خواهد کرد ؟ مگر میشود که بچه را رها کرد تا زیر بوته عمل آید ؟ اگر در آینده از من بپرسد که " پدر برای من چه کردی ؟ " چه باید جواب دهم ؟ واقعاً نمیدانم . شاید باید بگویم که روی یارانه های دولتی حساب کرده ام یا بگویم نگران نباش ، پول سهام عدالت خودت را برای آینده ات پس انداز کرده ام . یا اینکه بگویم میتوانی از بیمه تامین اجتماعی که برای باز کرده ام استفاده کنی و آینده ات را بسازی یا میتوانی در دانشگاه های الکی و دولکی درس بخوانی و مدرک را قاب کنی بالای سرت ، یا اینکه بگویم برو قاچاق کالا و ارز یاد بگیر و آینده ات را بساز ، شاید بتوانم بگویم که برو در یک سازمان دولتی شروع به کار کن و رشوه بگیر و آینده ات را بساز . نمیدانم ، واقعاً نمیدانم .
در حال حاضر کارم شده اینکه فقط فکر و خیال کنم ، سیگار بکشم و باز هم فکر و خیال کنم . نمیدانم حکمت اینکه باید در ایران متولد میشدم در چیست ؟ یک مقایسه ساده با هم سن وسالهای خودم که در کشورهای دیگر زندگی میکنند کافی است . البته از حق هم نباید گذشت که انسانهای زیادی هم هستند که اوضاعشان از من خیلی خیلی بد تر است ، این هم جای شکری است که خدا برایم باقی گذاشته است .

۱۳۸۸ بهمن ۶, سه‌شنبه

خوشه چندی ؟

در گذشته های دور زمانی که قبیله ای به قبیله دیگر حمله میکرد و یا اینکه کسی گناهی مرتکب میشد و میخواستند او را نشان دار کنند ، از روش داغ کردن استفده میشد . حالا زمانه عوض شده است و تکنولوژی نیز پیشرفت کرده است و دیگر کسی را داغ نمی کنند و از این روش فقط برای حیوانات اهلی استفاده میشود ولی هنوز هم ما انسانها شیوه پیشینیان و پدرانمان را حفظ کرده ایم و هنوز هم برای شناسایی افراد از روش داغ کردن ( اما امروزی تر ) استفاده میکنیم . حالا که بحث یارانه ها داغتر از گذشته پیش میرود و ذهن اکثر مردم این سرزمین را به خود مشغول کرده است ، باید ببینیم که چه داغی بر پیشانیمان میزنند تا از این یارانه ها بهره مند شویم یا خیر!! البته بنده در خوشه سوم این جامعه قرار گرفته ام و با اطرافیانم در یک حد هستم ، البته فقط میتوانم راجع به کسانی که میشناسم قضاوت کنم و نه دیگران . پدر بنده در سعادت آباد یک خانه 2 طبقه دارد و درآمد ماهیانه اش تقریباً 800 هزار تومان است ، ایشون هم خوشه 3 هستند . پدر خانم بنده مستاجر هستند ، پول پیش خانه اش را هم نزول کرد و در دادن اجاره ماهیانه خانه اش هم از این و آن دستی قرض میگیرد ، ایشون هم خوشه 3 هستند ، و اما بنده درآمد ماهیانه من و همسرم روی هم ماهی 500 هزار تومان است ( البته بنده کار ثابت ندارم ) ، یک ماشین قسطی داریم و یک خانه استیجاری در ته ترانپارس ، بنده هم در خوشه 3 هستم . منشی یک شرکت خصوصی که در کرج زندگی میکند و محل کارش در مرکز تهران است و ماهی 250 هزار تومان حقوق دارد هم ، خوشه 3 است . احتمالاً شما هم که این پست را میخوانید در خوشه 3 قرار گرفته اید و اقوامتان هم همینطور . البته در بین همکارانم پدرم یک نفر در خوشه 2 قرار گرفته ، البته ایشون هم سطح پدرم هستند و فقط خانه اش به جای سعادت آباد در تهرانپارس است .

امید وارم بتوانم کسی را ببینم که خوشه 3 نباشد ، اما سخت است . در کتاب تاریخ میخواندیم که علت سقوط سلسله قدرتمندی همچون ساسانیان ، وجود اختلاف طبقاتی بین مردم بوده است بطوری که یک کشاورز نمیتوانسته درس بخواند و یا شغل بهتری برای خود برگزیند . دلیل بعدی هم وجود اعتقادات خشک مذهبی و استفاده مذهبیون از دین بعنوان ابزار قدرت بوده است . احتمالاً ما نیز داریم همین کار را انجام میدهیم بطوری که در آینده اگر وارد مغازه ای شوید به شما بخاطر خوشه 3 بودنتان سرویسی داده نشود و یا اینکه در بعضی از دانشگاه ها نتوانید درس بخوانید . در همان کتاب تاریخ به یک نکته مهم اشاره شده بود که هنوز هم یادم است و آن این بود که : " تاریخ تکرار میشود " .
چه خوش باوریم ما ملت ایران

۱۳۸۸ بهمن ۴, یکشنبه

بحث داغ یارانه ها

عجب بحثی شده این یارانه ها ، ببینید حتی به بلاگ من هم کشیده شده . رفتم تا اطلاعات آماری خانوار رو که قبلاً پر کرده بودم چک کنم و دیدم که طبق راستی آزمایی آقایون بنده در " خوشه سوم " جامعه قرار دارم ، این یعنی اینکه به بنده حتی یه پاپاسی هم از این یارانه ها تعلق نمیگیره !!!!!!!!! چون برای خانوارهای دو نفره که درآمدشون در ماه بیشتر از 290 هزار تومان است حتی یک دینار هم در نظر گرفته نشده ؟!؟ احتمالاً آقای رییس جمهور میتونه با ماهی 290 هزار تومان زندگی کنه ، من که نمی فهمم آخه دیگه واقعاً نفهمم . شما خودتون رو بزارین جای یه آدمی مثل من ، که الان بیکارم و فقط میتونم کارهای فصلی مثل نصب کولر گازی و از اینجور کوفتها رو انجام بدم و یه ماشین قراضه قسطی دارم و اجاره نشینم و فقط همسرم کارمنده و با یه حقوق 260 هزار تومانی که از وزارت کشور محترم میگیره چه جوری میشه 2 ماه یه دفعه قبض برق 30 هزار تومانی رو پرداخت کنیم ، احتمالاً حق مریض شدن هم نداریم .
همین دیروز بود که برای سونوگرافی با خانومم از تهرانپارس رفتیم شهران که 2 هزار تومان ارزون تر بشه و واسه اینکه 2000 تومان پول کم آوردم به هر کس و ناکسی رو زدم . تمام دنیا داره پیشرفت میکنه و به سمتی میره که مردم بتونن راحت تر زندگی کنن ولی مثل اینکه واسه ما بر عکس ، آخه همه چیزمون برعکسه . احتمالاً سال دیگه به جای استفاده از لامپهای کم مصرف باید از" شمعهای کم مصرف " استفاده کنیم ، به جای اینکه مثل مردم متمدن بریم حمام تا تمیز باشیم باید مثل خوکها بدنمون رو تو خیابون بکنیم تو گل تا انگل هامون از بین برن چون دیگه پولی برای خرید مواد شوینده برامون نمیمونه . در ضمن از این به بعد میتونیم به جای لباس از برگ درختان ( که البته دیگه در تهران درختان پهن برگ خیلی کمه و اکثراً سوزنی برگ هستن ) استفاده کنیم و بریم تو غار. البته باید یه جایی رو هم پیدا کنیم که ماموت و دایناسور هم وجود داشته باشه تا یا ما اونها رو بخوریم یا اونها ما رو .
وقتی که بنزین رو سهمیه بندی کردن فقط بد بختهایی مثل من بودن که ضرر کردن آخه من فقط یه ماشین دارم و پولدار ها دو سه تا ، تازه کی دو تا هم وانت یا تاکسی خریدن و انداختن یه گوشه ای تا بتونن از بنزین سهمیه بندیشون استفاده کنن . آخه اونی که ماشین 200 میلیونی سواره که براش مهم نیست که بنزین لیتری چند بزنه . حالا همین داستان دوباره تکرار میشه . آدمهای بد بخت مثل من تا یه چیزی میخرن به اسم خودشون میخرن ، اما کدوم پولداری رو دیدین که چیزی به اسمش باشه ؟!؟
البته دولت محترم جای اعتراض رو برای ملت احمق باقی گذاشته فقط یه ریزه سخته ، اونم اینه که باید بری فیش حقوقی ببری براشون ( برای منی که بیکارم از کجا بیارم ، پس تو همین اولی اوت میشم ) و یه استشهاد محلی به اضافه اینکه یه چند تا ضامن نیمه جون که تاریخ تولدشون قبل از سال 1200 باشه . تازه باید هم با دستگاه دروغ سنج امتحان بشن ببینین که درغ میگن یا نه ، حالا حسابش رو کنید که از جمعیت 70 میلیونی ایران فقط 1 میلیون نفر اعتراض کنن همین ، برای رسیدگی به این اعتراضها چقدر زمان لازمه ؟؟؟؟؟ البته باز هم با تمام این تفاسیر بد نیستا اااااااا !!!! چون خود این هم باعث میشه که مردم دست از مدرنیسم بردارند و به بربریت روی ببرن که البته خیلی هم بهتره ، شاید هم بتونیم آدمخور بشیم و جوامع بدوی زندگی کنیم احتمالاً زبان رسمی کشور رو هم عوض کنن و از این به بعد به جای فارسی دری ، فارسی بدوی صحبت کنیم مثلاً به آب بگیم " هوم " و به غذا بگیم " هووم " به شکار بگیم " هووم با " و از این به بعد هی " با کومبا با کومبا " کنیم . عین فیلمها .
هر بلایی که سرمون میاد حقمونه باید هم بیاد ، یه ملت با این همه ثروت باید هم تو بد بختی زندگی کنه . تا حالا به هم فحش میدادیم و حق همدیگر رو میخوردیم اما از این به بعد به جای حق ران و گردن و ماهیچه همدیگر رو میخوریم ، خوش میگذره . تازه گروه های صلح سبز و گروه های حمایت از حیوانات و سبزی خواران هم هی بهمون جایزه میدن و میشیو الگویی برای دنیا چون دیگه گاو و مرغ و گوسفند و بز و اینجور چیزا رو نمیخوریم بلکه عمل اصلی تمام بدبخیها و نکبتها رو میخوریم یعنی همون " انسان " .
خوش باشین و نفریح کنین آخرش همش 2 سال سختیه چون قرار تو سال 2012 اتفاقات جالبی بیوفته و دنیا تموم بشه ، ایکاش که بشه .

۱۳۸۸ دی ۳۰, چهارشنبه

راه های کسب درآمد از اینترنت

1. PTC پرداخت به ازای کلیک :
این روش متداولترین و ساده ترین روش برای پول در آوردن از اینترنت که تقریباً به هیچ دانشی نیاز نداره فقط باید بلد باشین که به اینترنت وصل بشین همین . با عضویت تو سایتهایی که با این روش پول میدن شما با کلیک کردن بر روی بنر های تبلیغاتی که او سایت در اختیارتون میزاره حالا چه بوسیله ایمیل یا چه تو خود سایت یه مبلغ پول یه اکانت شما اضافه میشه که البته این مبلغ اصلاً زیاد نیست و در حد صدم یا بهترین حالت دهم دلار یعنی بین 0.01 تا 0.1 دلار یعنی در بهترین حالت با حساب 100 کلیک شما تازه 1 سنت درآمد خواهید داشت و سایتهایی که بیشتر از این مبلغ رو به شما پیشنهاد بدن شک نکنید که دروغ میگن .
2. PTP پرداخت بابت نشان دادن صفحه تبلیغاتی :
در این روش شما به ازای هر هزار بار نمایش آدرس PTP شخصی خودتون که بر اساس ID شما تعریف میشه مبلغی به حساب اکانتتون واریز میشه . تا حالا من مبلغی بالا تر از 2 دلار ندیدم تازه اونهایی هم که میگن 2 دلار یا دروغ میگن و در آخر کار پولتون رو میخورن یا اینکه شرایط خاصی مثل اینکه ویزیتور PTP شما حتماً باید از آمریکا ، انگلستان یا کانادا باشه رو براتون میزارن . اکثر سایتهایی که با روش اول کار میکنن این روش رو هم ساپورت میکنن یعنی یه کمک برای کسب درآمد بیشتر .
3. بلاگ نویسی :
این روش جزء بهترین راه ها برای کسب درآمد از اینترنت ، یعنی اینکه شخصی که میخواد راجع به موضوعی ( مثل خدمات شرکتش یا محصولاتش ) تبلیغ کنه ، به شما پول میده تا راجع به اون بنویسین و کلمات خاصی رو بعنوان مشخصه به اون سایت لینک کنید . این روش جزء بهترین راه حلها برای تبلیغات سالمه چون شما موظف نیستین که دروغ بنویسین و میتونین حتی نقاط ضعف اون محصول رو هم شرح بدین . البته نا حالا این روش رو من تو ایران ندیدم ولی شرکتهای خارجی خوبی هستن که پول خوبی هم در این مورد میپردازند و اگر شما یک بلاگر حرفه ای باشین رو استخدام میکنن و حتی حقوق ثابت و پورسانت هم براتون در نظر میگیرن ، من بلاگر هایی رو میشناسم که حتی تا ماهی 30000 دلار هم حقوق میگیرن و اینکار بعنوان حرفه اصلیشون به حساب میاد.
4. بازاریابی آنلاین :
این روش هم روش خوبی برای کسب درآمد از اینترنت ولی در این زمینه هم تا حالا شرکت مناسبی رو در ایران ندیدم و نمیشناسم . در این روش شما با عضویت در یک سایت که منبع به حساب میاد میتونین از طریق اکانتتون برای بعضی از شرکتهای دیگه بازاریابی کنین حالا این بازاریابی یا در مورد فروش محصولات یا ارائه خدمات . درآمد این روش هم بسته به فعالیت خودتون بد نیست و برای او اشخاصی که وقت بزارن درآمد خوبی به همراه داره . من خودم تا حالا از این روش درآمدی نداشتم .
5. تبلیغات آنلاین :
اگر شما یک بلاگ یا سایت با ترافیک و رتبه بالایی دارین این بهترین راه حل برای کسب درآمد از اینترنت . در ایران در این زمینه هم شرکت معتبری تا حالا پیدا نکردم . تو این روش شما با عضویت در یک سایت تبلیغاتی و گرفت کد HTML یا JAVA و نصب اون در بلاگ یا سایتتون میتونین با فروش او فضا ها درآمد کسب کنید . این روش روش راحتی به حساب میاد و بعضی از شرکتها مثل AdJungle به شما این اجازه رو میده که حتی به صورت مستقیم تبلیغات بگیرین و تمام پولش رو بزارین تو جیب خودتون اما اگر اونها تبلیغات رو بگیرن از مبلغی که برای فروش در نظر گفتین 70% رو به شما میدن و 30 % رو خودشون بر میدارن .

روشهای دیگه ای هم هستن ولی من تجربه ای در اون زمینه ها ندارم . اگر شما دارین خوشحال میشم به من هم بگین .
*** مشکل بزرگ ***
بزرگترین مشکل در این مورد ( یعنی کار کردن از طریق اینترنت ) اینه که خوب شما پول درآوردین حالا چه جوری بیارینش ایران !!!!!!!!!!! هیچ راهی وجود نداره . من تو شرکتهای مالی زیادی عضو بودم و بعد از هر تحریم یکیشون بهم گفت " شرمنده ما دیگه به ایرانیها سرویس نمیدیم . زودتر اکانتتون رو ببندین یا خودمون با اردنگی میندازیمتون بیرون " شرکتهایی که شما میتونین از طرق بالا پولتون رو بگیرین محدودن مثل PayPal که آمریکایی و فقط در یکسری شرایط استثنایی برای ایرانیها اکانت باز میکنه ولی هیچ سرویسی بجز نگهداری پول به ماها نمیده و میمونن شرکتهایی با چک پرداخت میکنن و اونها هم تعدادشون کمه و شانس بیارین که ازتون فرم مالیاتی نخوان چون اون رو باید صفارت آمریکا براتون صادر کنه که تو ایران نداریم .
و اندر احوال ما حالا حالا ه باید بدوییم تا به یه کشور پیشرفته تبدیل بشیم .
راههای کسب درآمد آسان ، کسب درآمد آسان از اینترنت ، راه های کسب درآمد از بلاگ ، راههای کسب درآمد از بلاگ نویسی ، روشهای افزایش ترافیک ، کلمات کلیدی ، کلمات کلیدی و کسب درآمد از اینترنت ، پول درآوردن از اینترنت ، پول درآوردن از بلاگ نویسی ، کلماتت کلیدی برای پول درآوردن ، روشهای افزایش درآمد از بلاگ ، روشهای کسب درآمد از اینترنت ، ترافیک و پول درآوردن ، یک شبه پول دار شدن ، پولدار شدن ، پول زیاد درآرودن ، سرمایه گذاری کردن ، سرمایه گذاری کردن در اینترنت ، پول درآوردن از بلاگ نویسی ، کلمات کلیدی و بلاگ نویسی ، تبادل لینک ، تبادل لینک برای پول درآوردن از اینترنت .

Helfer mit Herz - Helping with Hearts

Helfer mit Herz نام یک برنامه آلمانی است و یعنی کمک کردن از روی محبت . درست مثل همون جشن نیکو کاری و جشن رمضان و اقسام جشنهای دیگه ای که ما هم تو مملکت خودمون داریم ، البته با این تفاوت که در این برنامه نشون میدن که چه جوری به یک خانواده که دچار مشکل شده و استطاعت انجام تعمیرات خونه اش رو نداره کمک می کنن در ضمن در این جور کمک کردن معمولاً هزینه زیادی هم این برنامه تلویزیونی نمیکنه و اگر اسپانسر داشته باشه یک خرج کوچیکی هم برای کمک می کنه و در غیر این صورت با همون وسایلی که خود طرف داره کارش رو راه می اندازن . تو این برنامه به اون کسایی کمک میشه که نمی تونن خودشون کارشون رو انجام بدن و جالب بدونین که اهل محل و همسایه ها و اقوام هم برای کمک دعوت میشن . افراد فقیر معمولاً داشتن خانه ای سالم را باید تو خواب ببینن ولی در این برنامه با کمک افراد داوطلب خانه طرف رو نوسازی میکنن ( نه اینکه بکوبنش و از اول بسازنش بلکه بازسازی می کنن ) . تفاوت چشمگیر این برنامه با جشنهای خفن انگیز ما اینه که اصلاً هم خفن نیست در ضمن میبینید که به چه کسی کمک میکنن و کسایی که داوطلبانه کمک میکنن مطمئن میشن که سرشون کلاه نرفته و کمکشون در جای مناسبش استفاده شده ولی تو جشنهای ما چی ؟!؟ شما میرید و کمک می کنید به امید این که دردی از دوش افراد کم بضاعت کم بشه ، ولی آیا تا بحال خانواده فقیری رو دیدین که این کمک ا بدستشون برسه ؟ تو مملکت ما هم آدمهای خیر کم نیستن هر چند که به نظر میاد که داره تعدادشون کم میشه ولی باز هم کم نیستن و از طرق مختلف به افراد کم توان کمک می کنن و این واقعاً قابل ستایش ، ولی در هر جایی که صدا و سیما یا دولت وارد عمل میشن ، نمیدونم چرا من نتیجه ای نمیبینم !!! شاید هم من کورم . ای کاش میتونسیم از کار های خوب دیگران هم درس بگیریم ، ولی حیف چون اگر خودمون هی خطا نکنیم تا سرمون به سنگ بخوره و کار درست رو یاد بگیریم ، قدرش رو نمی فهمیم و دیگه خیلی هلو برو تو گلو میشه .
در یکی از قسمتهای این برنامه ( همون که اسمش رو گفتم ) به یک نفر نابینا کمک کردن . اون شخص با زن و دو تا بچه اش زندگی میکنه و به خاطر نابینا بودنش نمیتونسته خونه اش رو تعمیر کنه و پول چندانی هم برای تعمیرات نداشته . تا این که از طریق این برنامه انتخاب میشه و گروه داوطلبی که برای کمک میان یک باشگاه فوتبال آماتوری تو شهر خودش بوده و همسایه هاش . خوب مثل بقیه برنامه هاشون هم شروع کردن به تعمیرات خانه و نقاشی و چسبوندن کاغذ دیواری ولی ........... یک چیز خیلی عجیب !!!!!! اونم اینکه این بیچاره هر وقت تو خیابون رد میشده یه خاطر قد بلندش ، همیشه سرش با یکی از تابلوهای راهنمایی و رانندگی برخورد میکرده و یکی از همسایه هاش که این مسئله رو می دیده میره و از شهرداری یک نفر رو میاره و ارتفاع تابلو رو میبرن بالاتر ؟!؟ احتمالاً اگر تو ایران میخواست همچنین کاری رو انجام بده یه شش ، هفت ماهی رو باید میدویید ؟!؟ به هر حال ، در آخر هم از طرف یک شرکت تولید کننده لوازم کمکی برای نابینایان یک دستگاه تشخیص رنگ و یک دستگاه شناسایی مبلغ اسکناس بهش هدیه دادن . این هم از خارجی های بی احساس .
راههای کسب درآمد آسان ، کسب درآمد آسان از اینترنت ، راه های کسب درآمد از بلاگ ، راههای کسب درآمد از بلاگ نویسی ، روشهای افزایش ترافیک ، کلمات کلیدی ، کلمات کلیدی و کسب درآمد از اینترنت ، پول درآوردن از اینترنت ، پول درآوردن از بلاگ نویسی ، کلماتت کلیدی برای پول درآوردن ، روشهای افزایش درآمد از بلاگ ، روشهای کسب درآمد از اینترنت ، ترافیک و پول درآوردن ، یک شبه پول دار شدن ، پولدار شدن ، پول زیاد درآرودن ، سرمایه گذاری کردن ، سرمایه گذاری کردن در اینترنت ، پول درآوردن از بلاگ نویسی ، کلمات کلیدی و بلاگ نویسی ، تبادل لینک ، تبادل لینک برای پول درآوردن از اینترنت .



۱۳۸۸ دی ۱۹, شنبه

خوب زندگی کردن ؟!؟

یادم می آید زمانی را که به پدرم میگفتم که خوب زندگی کردن بدون پول امکان پذیر نیست و او در جوابم میگفت که نه خوب زندگی کردن ربطی به پول ندارد ! در آن زمان ها من دانشجو بودم و در حین تحصیل هم کار میکردم البته نه زیاد ولی آنقدر درآمد داشتم که بتوانم خرج تحصیلم را خودم بدهم ( من دانشجوی کامپیوتر دانشگاه آزاد کاشان بودم ورودی 76 ) در آن زمانها سختی ای که امروز میبینم را نمیدیم و تقریباً همه چیز بر وفق مراد بود ( البته در سطح پایین ) حالا از آن روزها حیلی گذشته است ، درسم را تمام نکردم ( چون دیگر نمیتوانستم ، نه پولش را داشتم و نه حالش را البته دومی بر اولی غلبه بیشتری داشت ) از اینکه درس را ول کردم آن هم در حالی که 102 واحد گذرانده بودم ، ناراحت نیستم ولی از این ناراحتم که چرا از اول ولش نکردم و بدنبال کار نرفتم ؟!؟ چون اگر کار میکردم تا حالا هم سربازی رفته بودم و مشکل کارت پایان خدمت نداشتم و هم اینکه درآمدم الان خیلی بیشتر از اینی بود که الان داشتم . تازگی ها هم که تقریباً بیکار شده ام و این هم مزیت بر علت برای بیشتر شدن سختی ها شده است . البته نباید همه چیز را منفی دید ، چون زندگی مشترک بسیار خوبی دارم و پس از گذشت 5 سال از ازداوجک به جرات میتوانم بگویم که هیچ مشکلی در زندگی مشترک با همسرم ندارم . اما جالب اینجاست ، که الان پدر من هم به این نتیجه رسیده است که بدون پول نمیتوان زندگی خوبی داشت ، چون پدر من در سن 65 سالگی هنوز مجبور به کار کردن است و باید خرج امورات زندگی خودش را در بیاورد ، اموراتی که در گذشته ای نه چندان دور با یک حقوق کارمندی ساده هم میتوانست آنها را بگذراند . پدر من بطور رسمی از سن 28 سالگی شروع به کار کردن کرده است و در اول کار حقوق او ماهی 400 تومان بوده است و مادرم هم خانه دار ، مستاجر بود و در آخر ماه هم میتوانست پس اندازی داشته باشد . خانه اش در چهر راه کوکا کولا بوده است و روزناکه نگاری میکرد و اما حالا خانه دار است و درامدش در بد ترین حالت ماهی 1 میلیون تومان است ( 2500 برار 37 سال پیش ) تازه حداقل ماهی 300 هزار تومان هم از مستاجرش میگیرد ، ولی در آخر ماه باز هم اقساطش عقب می افتد و درآمدش کفاف زندگی اش را نمیدهد . حالا آن کارمندانی را تصور کنید که نه بیمه میشوند و نه حداقل حقوق تعیین شده را دریافت میکنند ، در ضمن هیچگونه امنیت شغلی هم ندارند ، مستاجرند و باید خرج همسر و فرزندشان را هم بدهند . ما در خیلی مسایل خودمان را با کشور های پیشرفته مقایسه میکنیم ، اما اینکه سرانه تولید ناخالص ملی مان برابر آمریکا باشد و یا از نظر تکنولوژی نانو برابر کشورهایی مثل آلمان و انگلیس باشیم ، برایمان رفاه هم به ارمغان می آورد ؟ جواب کاملاً مشخص است " نه " . کا دومین کشور از نظر دارایی ذخایر گاز هستیم ولی مردم کشورمان باید در حصرت استفاده از این نعمت خدا دادی باشند ! پس میبینید اگر هر کسی حداقل امکانات یک زندگی خوب را داشته باشد ، آن وقت میتوانیم خود را با کشور های دیگر مقایسه کنیم . در حال حاضر حتی نمیتوانیم خودمان را مردمان فقیر چین و هند مقایسه کنیم ، چه رسد به کشور های نیمه پیشرفته ، کشور های پیشرفته هم پیش کش !!!! شاید خیلی ها فکر کنند که گفتن اینگونه چیزها که همه آنها را میدانند به هیچ دردی نخورد ، اما اگر نگوییم چکنیم ؟ شاید خیلی ها فکر کنند که ایکاش ایرانی نبودند و در ایران زندگی نمیکردند ، من به آنها حق میدهم که اینگونه فکر کنند چون دیگر چیزی که بتوانیم با آن به ایرانی بودنمان افتخار کنیم هم نداریم .
راههای کسب درآمد آسان ، کسب درآمد آسان از اینترنت ، راه های کسب درآمد از بلاگ ، راههای کسب درآمد از بلاگ نویسی ، روشهای افزایش ترافیک ، کلمات کلیدی ، کلمات کلیدی و کسب درآمد از اینترنت ، پول درآوردن از اینترنت ، پول درآوردن از بلاگ نویسی ، کلماتت کلیدی برای پول درآوردن ، روشهای افزایش درآمد از بلاگ ، روشهای کسب درآمد از اینترنت ، ترافیک و پول درآوردن ، یک شبه پول دار شدن ، پولدار شدن ، پول زیاد درآرودن ، سرمایه گذاری کردن ، سرمایه گذاری کردن در اینترنت ، پول درآوردن از بلاگ نویسی ، کلمات کلیدی و بلاگ نویسی ، تبادل لینک ، تبادل لینک برای پول درآوردن از اینترنت .